مقدمه
مسالهی محیطزیست همواره یکی از مسائلی بوده است که برای من به عنوان یک فعال مارکسیست و منتقد اجتماعی حاوی اهمیت بسیاری زیادی بوده است و یکی از کسانی بودم که در این حوزه فعالیتهای کوچکی انجام داده ام. تفاوت یکی از این فعالیتها که در فضای مجازی منتشر شده است، گفتگویی است که با علی زیدونی در سال۱۳۹۷ داشتم. یکی از بنیادیترین مشکلی که من با بسیاری از مدعیان فعالیت در حوزهی محیط داشته و دارم، این است که اکثریت این افراد فاقد یک سیاست عمومی انقلابی در برخورد به تخریب سیستماتیک محیط زیست توسط نظام سرمایهداری و مناسبات کالایی بوده و هستند و در بسیاری از مواقع مسالهی محیط زیست را تا حد مسالهی انرژی تقلیل میدهند و بر سر راهکار هم به توصیههای اخلاقی به افراد در مورد رعایت در مصرف اکتفا میکنند. این مساله اما تنها یک بخش بسیار کوچک از یک پدیدهیی است که به مراتب بنیادیتر از آن است که مدافعین سرمایهداری سبز به دنبالش هستند. سرمایهداری سبز افسانهیی است که مدافع گریل نیودیل راه انداختند. از دوران طرح مسالهی محیطزیست توسط طیف سوسیالدمکرات کینزیانیستی تا امروز محیط زیست انسان بیش از کل تاریخ سرمایهداری به شکل سیستماتیک تخریب شده است و سوسیالدمکراسی نهتنها نتوانسته است مانع این تخریب سیستماتیک و بیرویه شود، بکله خود یکی از عوامل اصلی این تخریب است.
در اینجا لازم است که تفاوت دیدگاه انقلابی و مارکسیستی و رئالپولیتیک انقلابی در برخورد به مسائل مربوط به حوزهی محیط زیست در مقابل تمام دیدگاه و راهکاری بورژوایی دیگر مطرح شود. انتشار این گفتگوی تلویزیونی در قالب متن با این مقدمه تلاشی کوچک برای طرح این مساله در فضای سیاسی مارکسیستی در ایران است.
در زمینۀ اکولوژی بحثهای زیادی از جانب متفکران مختلف حوزههای مختلف، فعالین سیاسی، دولتها و نهادهای سیاسی و غیره مطرح است و هر کس، هر حزب، هر دولت و جریانی در تلاش است از زاویة منافع طبقات و اقشار و گروههای مشخص به این مسئله پاسخ دهد. در این شکی نیست که مسئلة محیطزیست به عنوان یکی از مسائل بنیادین که جهان را بر سر دو راهی نابودی کرة زمین و رهایی از این نابودی و کمونیسم قرار داده است. کمونیسم سیستمی است که در آن رابطة انسان با طبیعت از حالت رابطة کالایی و سوژه و ابژه رهایی باید بیابد و تبدیل کردن طبیعت به ابزاری برای خلق ارزش اضافی باید نابود یابد. در این میان اما جریانی که صدای بلندتری دارد و شنیده میشود، نه جنبش کمونیستی، بلکه آلترناتیوهای بورژوایی مبلغ یک سرمایهداری سبز است که گرین نیو دیل و احزاب سبز امپریالیستی است که میخواهند از طریق محافظت از سیستم کاپیتالیسم یک کاپیتالیسم سبز را شکل بدهند. جریان دیگری که مسئلة محیطزیست را به مبنایی برای بحث و گفتگو تبدیل کرده است، جریان اکوفاشیسم است. نمایندگان اکوفاشیسم خواهان بازگشت به گذشته به جای نجات آینده از ارتجاع گذشته و حال هستند.