مختصر در مورد زبان مادری و ناسیونالیسم سلطه‌گر

شکل‌گیری در شکل ابتدایی خود نتیجه‌ی کار و فعالیت انسانی و سوخت‌وساز انسان با طبیعت و تلاش برای خلق ابزار برای کنترل بر طبیعت بود. انسان زبان را بر بنیادهای ماتریالیستی‌ترین به عنوان یک ابزار ماتریالیستی برای تفاوت گذاری در مورد مفاهیم پدیده‌ها خلق کرد. اگر بخواهم با مفاهیم هگلی صحبت کنم، واقعیت بیرونی یا وجود یا هستی، تا زمانی که ذات آن کشف نشده باشد، به خودی خود هیچ است و توضیح این هیچی هستی‌، هستی که چیزی جز نیستی نیست، تنها از طریق نفی یا نگاسیون هستی بلاواسطه، از طریق متد دیالکتیکی و منطقی و  در چارچوب مفاهیم قابل توضیح اند. مفاهیم تنها زمانی شکل می‌گیرند، که زبان وجود داشته باشد، خود زبان محصول برهم‌کنشی دوگانه‌ بین هستی اجتماعی و آگاهی است. بدون دیدن و فهم این برهم‌کنشی هر تلاشی برای توضیح جهان راه به جایی نمی‌برد.

در اینجا برای وارد شدن به عنوان مقاله قبل از هر چیز اعلام کنم که من یکی از سر سخت‌ترین مدافعین کمونیسم یعنی سوسیالیسم علمی، انترناسیونالیسم پرولتری و مارکسیسم هستم و برخلاف کویرفرونت‌های مدافع این یا آن جناح بورژوازی خود را لنینیستی پیگیر حق تمام انسان‌های تحت ستم می‌دانم و تمام مواضع و خطوط سیاسی من در سطح توانم در راستای تبلیغ اندیشه‌های انقلابی و رادیکال مارکسیستی و منطبق با فلسفه‌ی پراکسیس لنینی است. همچنین اعلام کنم که در طول دوره‌ی مبارزاتی خود از هنگامی که آگاهانه و نه از روی احساسات عقب مانده و غیره سیاست کمونیستی را انتخاب کرده، همواره با ناسیونالیسم به مثابه‌ی یک ایدئولوژی کثیف بورژوایی و ضد انسانی مخالفت کرده و در هیچ مکانی و هیچ زمانی از این یا آن سیاست ناسیونالیستی دفاع نکرده‌ام. ممکن است در یک شرایطی به خاطر حفظ جان یا بیهوده بودن وارد شدن به یک بداهه‌گویی و مباحث بیهوده و بی ارزش در مقابل ناسیونالیست‌های مختلف به جای موضع گیری، سکوت معنادار را پیشه کرده باشم، اما این به هیچ وجه به معنای تأیید سیاست های ناسیونالیستی آنان نبوده و نیست، بلکه بعضی مواقع این سکوت برای جلوگیری از پخش بوی برهم زدن کثافت است. جایی که لازم باشد، با تمام قدرت وارد شده‌ام و مواضع خود را بی‌پروا گفته‌ام.

Leave a comment