هنر و ادبیات انقلابی

هنر و ادبیات انقلابی

در این صفحه مطالب مربوط به هنر و ادبیات انقلابی را مشاهده میکنید

سه شعر از برتولت برشت

ترجمه‌ی

شعر شماره ۱

«به ناپایداران»

می‌گویی 

وضعیت ما بحرانی‌ست.

تیرگی در حال گسترش است.

توان‌مان تحلیل می‌رود.

در پی‌ِ تلاش بی‌امان‌ِ سالیان

پنداری عقب نشسته‌ایم.

دشمن اما نیرومندتر از پیش

عربده! می‌کشد.

و شکست‌ناپذیر جلوه می‌کند

اشتباه هم داشته‌ایم

که  آن را نباید انکار کرد.

برخی مطالبات‌مان روشن نیست!

بخش‌هایی از آن را

دشمن تا حدودی جعل کرده است.

آیا ادعاهای‌مان 

یا بخشی از آن‌ها بغرنج است؟

آیا ما ناتوان از درک آنان‌ایم، یا آن‌ها ما را نمی‌فهم‌اند؟

آیا ما بازماندگان‌ِ گوشه‌نشین مبارزانِ کبیر هستیم؟

اکنون روی چه کسانی حساب کنیم ؟

آیا ما تنها به حاشیه  پرتاب شده‌گان از جریان زندگی هستیم؟

آیا ما واپس‌مانده‌هایی هستیم که

ما را نفهمیدند و ما هم کسی را نفهمیدیم؟

آیا ما به یاری بخت‌و اقبال! هم نیازمندیم؟

اگرچنانچه خود‌نقادی رفقای ما این‌گونه باشد!

بی‌گمان

راه‌کاری روشن پیش‌پای‌مان نخواهد‌بود.

شماره ۲

در کوپه‌ی (واگن) قطار،

جوانی ابله پرولتر در مورد روزنامه‌ی حزب گفت:  من در بهترین حالت با آن کون‌ام را  پاک می‌کنم.

رفیقی جاافتاده با خونسردی پاسخ‌اش داد، که به زودی کون‌ات از مغزت هشیارتر خواهد شد.

شماره ۳

کمونیسم میانگین(متعادل) است.

فراخوانی‌ست برای براندازی نظم! حاکم

که گویا اقدامی‌ست ستیزه‌جویانه

چنین نیست،چرا که نظم حاکم، انتظام ندارد.

ما را از مبادرت به قهر انقلابی منع می‌کنند!

اما

تا خشونت ِ مُدام جاری و ساری‌ست،

بازده ِقهرِ انقلابی همانا دست‌یابی به آرامشی جاودانه است.

کمونیسم هرگز با زیاده‌روی و زیاده‌خواهی میانه ندارد.

کمونیسم هستی‌پذیری ِ واقعیتی ناگزیر است.

آنان که مخالف استقرار سیستم کمونیستی‌اند، دشمنان بشریت‌اند.

آنان که در‌ پی‌ِ کسب امتیازات ویژه‌اند٫

بی‌گمان

مسببین سقوط و تباهی انسان و زیست‌گاه انسان و حیوانات‌اند.

مترجم : حسن معارفی‌پور