جامعه ی ایران در آستانه ی یک انفجار اجتماعی

حسن معارفی پور

جمهوری اسلامی با تعرض بیش از پیش به سفره ی خالی مردم می خواهد بحران های اقتصادی خود را کنترل کند و از این طریق تبعات تحریم های اقتصادی کمر شکن را بر گرده ی طبقه ی کارگر و اقشار تحت ستم جامعه بیاندازد. دولت جنایتکار روحانی چهار نعل به سوی نئولیبرالیزه تر کردن جامعه ی ایران گام بر می دارد و با تمام قدرت در تلاش برای تعرض افسارگسیخته تر به سفره ی مردم است.

رژیم ایران از همان ابتدای سر کار امدن در امتداد الترناتیوسازی های نئولیبرالی بود و پروسه ی نئولیبرالیزه کردن اقتصاد ایران از همان روزهای سر کار امدن دولت بازگان، بنی صدر و بعدها رفسنجانی، خاتمی، احمدی نژاد و جدیدا هم روحانی به پیش می رود.

از انجایی که رژیم ایران یک رژیم بناپارتیستی با ایدئولوژی فاشیستی و اسلامی است، نه به عنوان دولتی متشکل از “شهروندان” جامعه یا نماینده ی بخشی از جامعه و حتی نه به مثابه ی دولتی نماینده ی طبقه ی بورژوازی مثل دولت های بورژوا-لیبرال غربی، بلکه به مثابه ی طاعونی بر سر جامعه و یک دولت الیگارشی خانوادگی مدافع منافع چندین خانواده ی بورژوا عمل می کند. فاصله ی مردم و رژیم و حتی ارتش و نیروی انتظامی با نهادهای امنیتی و انحصارات اقتصادی دولت همچون سپاه پاسداران، سازمان اطلاعات و بنیاد مستضعفان و غیره روز به روز بیشتر می شود و رژیم حتی اعتماد خود را به نیروهایی همچون ارتش و نیروی انتظامی از دست داده است. در این شرایط رژیم در واکنش به هر تلاش برای تغییر وضع موجود به وحشیانه ترین شکل ممکن عکس العمل نشان می دهد و نیروهای سپاه و لباس شخصی های امنیتی دور و بر بیت رهبری به عنوان نیروهای عقیدتی برای سرکوب مردم در شرایط بحرانی و انفجار اجتماعی از جانب رژیم قبل به کار گیری ارتش و نیروی انتظامی استفاده می شوند. احتمال اینکه بخش هایی از ارتش و نیروی انتظامی به مبارزات توده یی بپیوندند بسیار بالاست، چون فاصله ی بسیار زیادی بین این نیروها با نیروهای معتمد و عقیدتی رژیم وجود دارد. رژیم هم به خوبی از این مساله اگاهی دارد. اعتراضاتی که به گران شدن قیمت بنزین در شهرهای مختلف ایران شروع شده اند، نه مثل اکثریت جنبش ارتجاعی سبز به دنبال برگرداندن “رای” شان هستند و نه مثل دی ماه یک جنبش خودجوش خودبخودی است. این اعتراضات اعتراض به نظامی است که با تمام سرعت علیه منافع اکثریت جامعه سیاست رانی‌‌می کند. مردم‌از دی ماه را به بستری برای یک پرش بزرگتر و فکر شده تر استفاده می کنند. اگاهی طبقاتی و سوسیالیستی در جامعه تا حدودی به خاطر اکتیو شدن فعالین کارگری و انتقال اگاهی به درون کارگران مزدبگیر از بیرون و انتشار نشریات مختلف و ترجمه ی تجربه ی دیگر انقلابات و شوراهای کارگری و همچنین در نتیجه ی یادگیری از جنبش های اعتراضی کشورهای مختلف از جمله شیلی، لبنان و عراق در این اواخر و همچنین در نتیجه ی درس گرفتن از جریانات موسوم به “بهار عربی” بالا رفته است و مردم در این شرایط با اگاهی و احتیاط بیشتری به خیابان امدند و دولت روحانی را نشانه گرفته اند. بازتاب شعار مرگ بر روحانی به جای مرگ بر ولایت فقیه، دقیقا نتیجه ی گسترش اگاهی طبقاتی علیه دولت دماگوژیستی روحانی و کلیت نظام است. آگاهی شکل گرفته باید گسترش یابد و ترجمه ی عملی آن سازمان دهی مخفی و مسلحانه و توده یی باشد.

در این شرایط لازم است مردم به جای حمله به پمپ بنزین ها، اماکن دولتی و نهادهای امنیتی را نشانه بگیرند و با به دست اوردن اسلحه و توزیع ان بین خود، تعرض مجدد را از سر بگیرند. رژیم اسلامی ایران ابایی از کشتن هیچ معترضی ندارد و هر معترض به این نظام هم نباید ابایی از کشتن اراذل و اوباش وابسته به این نظام داشته باشد. حمله به مراکز بسیج و سازمان اطلاعات و سپاه پاسدارن و توزیع اسلحه های به دست امده در نتیجه ی تسخیر این مراکز باید به اولویت مبارزه ی توده های مردم تبدیل شود. مردم باید بدانند که بعد از این حکومت، هیچ رژیم بورژوایی دیگر نمی تواند منافع طبقات کارگر و ستمکش جامعه را اشباع کند و در راستای رفع مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم براید، بنابراین لازم است با فرمول بندی مطالبات خود به صورت کنکرت، گفتمان ضرورت انقلاب سوسیالیستی و خلق یک نظام جدید بدون بهره کشی انسان از انسان را در پیش بگیرند.

زنده باد انقلاب

مرگ بر جمهوری اسلامی ایران

15.11.2019

اترك تعليقًا

إملأ الحقول أدناه بالمعلومات المناسبة أو إضغط على إحدى الأيقونات لتسجيل الدخول:

شعار ووردبريس.كوم

أنت تعلق بإستخدام حساب WordPress.com. تسجيل خروج   /  تغيير )

صورة تويتر

أنت تعلق بإستخدام حساب Twitter. تسجيل خروج   /  تغيير )

Facebook photo

أنت تعلق بإستخدام حساب Facebook. تسجيل خروج   /  تغيير )

Connecting to %s