درک “ایرانیان” از تاریخ

در فرهنگ اکثریت قریب به اتفاق ایرانی ها اسطوره سازی و اغراق تا مغز استخوان ریشه دوانیده است.
ایرانی از یک پشکل اژدها می سازد! از یک مزدور قهرمان، از جلاد و لات و چاقوکش شخصیت کاریزماتیک و از فلسفه سوفیسم و فراتر از ان فاشیسم.

تاریخ نویسی ایرانی الوده به انواع اشکال افسانه و اسطوره سرایی و مهمل بافی است. چیزی که در تاریخ نویسی ایرانی غائب است، درک ماتریالیستی و تاریخی از تاریخ به عنوان یک پدیده است.

“شخصیت” های “قهرمان ” “تاریخ” ایرانی دلقک های حلقه به گوشی بیش نیستند که همچون شعبان جعفری در قبال دو سیخ جگر با نون سنگک، یک کله پاچه و چهار سیخ دمبلان انسان می کشتند.

هویت ایرانی هویت بی هویتی است، برای همین افسانه و اسطوره هایی که هیچ منبع تاریخی نمی تواند ان را ثابت کند، برای ایرانی این موجود بی هویت بی خاصیت تبدیل به تاریخ می شود و تکرار خزعبلات افسانه یی و اسطوره یی آمیخته به عرفان و شعر به مرور زمان تبدیل به ایدئولوژی می شود و جنبش های فاشیستی را به صف می کند. به قول کمال خسروی ایدئولوژی چیزی جز انتزاعیات پیکریافته نیست. این انتزاع پیکریافته انچنان در ذهن های بیگانه با منطق و روحیه ی انتقادی نقش می بندد، که تبدیل به مذهب می شود. پوپولیسم شووینیستی و نئوفاشیستی ایرانی می تواند هزاران انسان بیگانه با عقل و منطق و تاریخ و دیالکتیک و ماتریالیسم را روانه ی مقبره ی کوروش کند، اما گرسنگی و فقر و منفعت مشترک در سرنگونی نظامی که خون همین مردم را به شیشه کرده است، نمی تواند به یک تشکیلات وسیع اجتماعی و اگاهی طبقاتی تبدیل شود.

انسانی که با منطق و عقلانیت و اگاهی بیگانه است و فاشیسم قومپرستانه ی ایرانی، شهرگرایی و افسانه و اسطوره را به عنوان واقعیت قبول می کند، اگر شارلاتان نباشد، ابلهی است که بلاهتش او را به یک تبهکار تبدیل کرده است.

من در تمام زندگی ام نه به فرهنگ و تاریخ بند شلوار کوردی افتخار کردم و نه این مجیزگویان دربار سلطنت و آفتابه به دستان دم در حسینیه ها را جدی گرفته ام و نه هوش و عقلانیت را یک پدیده ی ملی و قومی دانسته ام. اگر یک ایرانی به دختری در اروپا تجاوز کند و کیسش علنی شود، ماه ها ایرانی ها سرشان را مثل لاک پشت تو لاک خودشان می کنند، ولی کافی است یک جلاد جنایتکار مزدور مرتجع مثل دکتر حسابی یا دکتر سمیعی یا هر کثافت دیگری یک چرت و پرتی بنویسد یا بگوید، انزمان است که ایرانیان بی منطق و مغزپوک روحیه ی فاشیستی و میهن پرستانه شان گل کرده و رگ گردنشان به اندازه ی یک لوله ی فاضلاب کلفت می شود.

احساسات را حیوانات هم دارند و با احساسات می توانند حیوان هم بسیج کرد، عقلانیت را اغلب ایرانی ها ندارند، اگر داشتند چهل سال رژیم فاشیستی و جنایتکار جمهوری اسلامی را تحمل نمی کردند. برای اینکه اگاهی در این انسان بیدار شود، انسان باید قبل از هر چیز به نادانی خود پی ببرد و به ان اقرار کند. زمانی که به ان اقرار کرد، زمینه ی شکل گیری اگاهی در او ایجاد شده و می تواند به صورت عملی برای رفع نادانی وارد میدان شود.

هر وقت ایرانی های احمق با افسار و صلیب و خالکوبی های فاشیستی و فروهر و تاتوی شعبان جعفری در این اروپا می بینم تنها کاری که می کنم از این ها دور می شوم، چون تحمل شنیدن چرندیات بی منطق و فاشیستی این احمق ها را ندارم و اگر دهانشان را جلو من باز کنند و به تعریف و تمجید از اسپرم خوب و نژاد برتر ایرانی و خانواده ی پهلوی بپردازند و من بهشان برخورد شایسته نکنم، خودم را مجرم می دانم.

ایرانی، آریایی، فاشیست، شووینیست، احمق!
بخوان و یاد بگیر!
احساسی نباش، عقلانی فکر کن!
هر چیزی که خارج از مرزهای منطق بود و دلایل کافی برای اثبات ان وجود نداشت را قبول نکن. کسی که یک گزاره را بیاورد بدون انکه بتواند ان را اثبات کند، یا باید ناچارش کرد گزاره اش را پس بگیرد و معذرت خواهی کند، یا برای اثبات ان تحقیق جدی انجام دهد.

TELEGRA.PH
علامه ذوالفنون، پدر علم نوین در ایران، همکار و شاگرد آلبرت آینشتین، بزرگترین فیزیکدان ایرانی، صاحب نظریه‌ای بدیع در فیزیک ذرات و … این‌ها چند نمونه از القاب رنگار….

اترك تعليقًا

إملأ الحقول أدناه بالمعلومات المناسبة أو إضغط على إحدى الأيقونات لتسجيل الدخول:

شعار ووردبريس.كوم

أنت تعلق بإستخدام حساب WordPress.com. تسجيل خروج   /  تغيير )

صورة تويتر

أنت تعلق بإستخدام حساب Twitter. تسجيل خروج   /  تغيير )

Facebook photo

أنت تعلق بإستخدام حساب Facebook. تسجيل خروج   /  تغيير )

Connecting to %s