حسن معارفی پور
من به شدت به کلمه ی “اورینت” که زمانی مفهومی ضد عقلانی برای تحقیقات بی مایه ی اکادمیک ابلهان پست مدرنیست نماینده ی نابودی عقل برای مشروعیت پیدا کردن این گفتمان نولیبرالی در کنار گفتمان امپریالیستی حاکم شده بود، حساسیت دارم و حتی الامکان سعی می کنم از به کار بردن این ادبیات ضد انسانی پرهیز کنم. در اینجا هم این کلمه را در گیومه گذاشته ام تا مرزبندی خود را با به کار بردن این کلمه نشان دهم
خوشبختانه با گسترش اینترنت همه به انبوهی از اطلاعات دسترسی پیدا کرده اند، بدبختانه اکثریت مردم این اطلاعات را یا نمی خوانند و یا اگر بخوانند مثل بقال ها و رانندگان تاکسی یک نوکی به هر قسمت از روزنامه زده و بعد ان را توی سطل زباله می ریزند. جریان اکثریت قریب به اتفاق “روشنفکران” و “متفکران” ما هم همین شده است. هر کدام نوکی به یک استاتوس فیس بوکی زده و ان را به کلی رها می کنند. هر کسی یک خرده اطلاعاتی دارد که می توان گفت در حد صفر است. همه در مورد هر چیزی اظهار نظر می کنند، اظهار نظرها البته بی نهایت سطحی و به دور از هر گونه منطق و اندیشه و عمق است. کسی دیگر به دنبال توضیح و تشریح انتقادی مفاهیم نیست. در میان “نویسندگان” و “صاحب نظران” فارسی زبان وضعیت واقعا فاجعه است. انان هر روز بیشتر سطحی تر می شوند و سطحی تر می نویسند. بیشتر “چپ” ها و “کمونیست” های “اورینت” تصور می کنند که خواننده مفاهیمی همچون سوسیالیسم، کمونیسم، مبارزه ی طبقاتی، دیکتاتوری پرولتاریا، حزب، انقلاب، طبقه ی کارگر ووو را می دانند و در مورد ان اطلاعات دارند، لذا کسی خود را موظف به توضیح این مسائل نمی داند، البته اگر کمونیست های “اورینت” خود اطلاعاتی در این زمینه داشته باشند، که به نظر من اطلاعات خودشان هم اغلب ناقص، وارونه و امیخته به ایدئولوژی بورژوایی است. یکی از رفقا تعریف می کرد که اعضای رهبری حزب “کمونیست” “کارگری” ایران (بخوانید مجاهدین آتئیست و پان ایرانیست) از حزب سوسیال دمکرات آلمان دفاع کرده اند و وقتی این رفیق که الان خوشبختانه از این محفل ارتجاعی موسوم به کمونیست جدا شده است، سوال کرده است که شما به چه دلیل از حزب سوسیال دمکرات آلمان که یک جریان نئولیبرال و امپریالیستی است، دفاع می کنید؟ در جواب بهش گفته بودن که اعضای این حزب هنوز به همدیگر را Genosse یعنی رفیق خطاب می کنند و چون رفیق یک واژه ی چپ است و چپ ها به کار می برند، پس باید نتیجه گرفت که حزب سوسیال دمکرات آلمان هم چپ است!!! آدم زمانی که این میزان از بی شعوری را در جواب این اعضای کمیته ی مرکزی این حزب که به مفهوم کمونیسم و کارگر همچون کنه اویزان شده است، می بیند و می شنود، تنها می تواند حزب کمونیست کارگری ایران را یک جریان ارتجاعی نئولیبرالی بخواند.
کمونیست های اروپایی ممکن است در برخورد به رئال پولیتیک مانند ما رادیکال و انقلابی عمل نکنند و بخشا به خاطر شغل و زندگی و یا ترس خود را با این شرایط تطبیق داده و بدهند، اما انان جدی هستند، تئوری تولید می کنند، روی مفاهیم سال ها مطالعه می کنند، حرف مفت و بی ارزش و بی مایه نمی زنند، راجع به مساله یی که اطلاع ندارند، نمی نویسند. اول مطالعه ی جدی می کنند و بعد وقتی فهمیدند می نویسند. تفاوت اینجاست. الان اگر تله ویزیون بی بی سی با هر کدام از چپ های ایرانی تماس بگیرد و بگوید نظرت راجع به سیاه چاله ها چیست؟ یا دیالکتیک استعلایی کانت را توضیح بده و یا چیزی در این مایه ها. این چپ های ایرانی بدون اینکه یک ثانیه فکر کنند و یا از این تله ویزیون امپریالیستی وقت بخواهند که حداقل در این زمینه مطالعه کنند، فورا شروع به نظر دادن می کنند. نکنید دوستان. دست از پراکنده خوانی و پراکنده گویی و پرت و پلاگویی بردارید. با خودتان و جامعه صادق باشید تا مردم جدی تان بگیرند وگرنه من شخصا وقت ندارم خزعبلات شما را بخوانم و با گوش دادن به برنامه های تله ویزیونی شما تنها می توانم به حماقت، جهالت و احمق فرض کردن مخاطب از جانب شما بخندم.