صدی پای انقلاب در ایران

حسن معارفی پور

مدت هاست که بخش وسیعی از توده های به ستوه امده از سیاست های سرمایه دارانه، نئولیبرالی، فاشیستی و اسلامیستی حاکمیت ملعون و وحشی فاشیستی سرمایه داری اسلامی به ستوه امده اند و دیگر تحمل این میزان از سرکوب اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را ندارند.

مردم به دنبال هر بهانه یی هستند تا بتوانند، خشم فروخفته ی خود را علیه این حاکمیت هار و فاشیست به کار بگیرند و کلیت نظام را با کل جناح های ان به زیر بکشند. به اصطلاح روشنفکران مغزپوک خود فروش وابسته به طبقه ی حاکم و دولت در تلاش برای “عقلائی” کردن سیستم فاشیستی امپریالیستی جمهوری اسلامی، از پناه بردن به هر تئوری ارتجاعی ایی از “کنش متقابل سمبلیک” هابرماس این “فیل” سوف بورژوازی تا عرفان پست مدرنیستی میشل فوکو در زمینه ی قدرت که چیزی جز تعالی روح و مدیتیشن نیست، تا خزعبلات مکتب فرانکفورت به طور عام از جمله دیالکتیک منفی ادورنو و خزعبلات ماکس وبر در اخلاق پروتستانی و روحیه ی سرمایه داری، پناه می برند تا “مشروعیت” ماندگاری این نظام را تثبیت کنند. این به اصطلاح روشنفکران استخوان لیس طبقه ی حاکم، به هر میزان که کتاب خوانده باشند و به هر میزان کتاب نوشته باشند، باز هم از دو حالت خارج نیستند: یا اینکه انان ابلهانی مغزپوک هستند که همچون طوطی خزعبلات را تکرار می کنند و یا اینکه تبهکارانی هستند که در ازای مبلغی پول و پست و مقام خود را به جانیان فروخته اند. من در حماقت، جهالت و تهاجل این جانیان شکی ندارم، اما احتمال تبهکار بودن این جانیان بیشتر از حماقت شان بیشتر می دانم.

مردم ایران این بار رادیکال تر از هر زمانی کلیت حاکمیت و سیستم مشروعیت دادن به این حاکمیت یعنی نهاد مذهب را نشانه گرفته اند. سال های سال بود که این حاکمیت هار در تلاش بود از طریق مهندسی افکار عمومی از طریق مذهب جامعه را تبدیل به یک سربازخانه ی نظامی کند، اما در مقابل این سیات توحش و بردگی میلیون ها نفر مقاومت کردند، صدها هزار نفر جان دادند و صدها هزار نفر زندانی و یا متواری شده اند.

ما اگر زندانی شدیم، شکنجه شدیم، ازار و اذیت روحی و شرایط سخت و طاقت فرسا و تبعید و اوراگی در کشورهای مختلف را با گوشت و پوست و استخوان تحمل کردیم، اما هیچ گاه تسیلم نشدیم و در مقابل این جانیان سر فرود نیاوردیم.

ما نه بسان اپورتونیست ها به انتظار انقلاب خودبخودی در خارج کشور مشغول ترشی گذاشتن و شب نشینی های مزخرف بودیم و نه دنبال زندگی فردی و انباشت سرمایه از طریق استثمار نیروی کار دیگران رفتیم. سال های سال حتی یک روز از مبارزه و تقلا برای رهایی انسان کوتاه نیامده اییم و حق گذشتگان و نسل امروز را در اینده ی نه چندان دور از تبهکاران حاکم و همدستانشان به اصولی ترین شکل ممکن خواهیم گرفت.

انقلاب همواره یک پدیده ی رادیکال و از پایین است، انقلابی که در ایران پیش روی ماست، جرقه هایش از مدت ها پیش نمایان بوده است و اعتراضات دی ماه سال گذشته راهی پیش پای مردم گذاشت، که نه جنبش ارتجاعی سبز و نه جنبش های سطحی و سانتی مانتال پست مدرنیستی، جنبش هایی همچون جمع اوری امضا برای کوتاه کردن مانتو و کمپین های اینترنتی گذاشته بود.

مردم تحت ستم در ایران در نتیجه ی چهل سال تجربه ی اختناق سیاسی، سرکوب و توحش فاشیستی، چهل سال سخت تر کردن زندگی شان و فشار به معیشت شان، جنگ و اوراگی و کشتار فله ی مردم توسط این حاکمیت، به این نتیجه رسیده اند که راهی جز سرنگونی انقلابی و قهرامیز این نظام وجود ندارد.

هر کس که از این نظام به صورت فعال حمایت می کند و برای ماندگاری ان تلاش می کند، در صف ضد انقلاب است و باید تاوان پس دهد. هر کجا هستید تشکیلات های کوچک و بزرگ مسلح و انقلابی درست کنید و با گرفتن امکان حساس رژِیم از جمله پاسگاه ها و مراکز اطلاعات، برای خود اسلحه جور کنید و ان را بین مردم تقسیم کنید و مردم را مسلح کنید.
با کمترین امکانات باید بیشترین دستاورد را داشت. به بانک ها حمله کنید، ان را اشغال کنید و با پول ها را بین مردم تقسیم کنید.

این بار دیگر همه چی به نفع اکثریت مردم است، بخش وسیعی از مردم ایران به ویژه طبقه ی کارگر و لایه های ضعیف خرده بورژوازی چیزی برای از دست دادن ندارند.

 

طویله ی موسوم به مجلس شورای اسلامی تعطیل شد

دیر یا زود حقتان را کف دستتان می گذاریم. کسانی که حتی یک روز با این نظام ملعون و جانی همکاری کرده اند، باید حساب پس بدن. کسانی که به زندگی خود علاقمند هستند و نمی خواهند در اینده به ضرب گلوله ی انقلابیون، رادیکال ها، کمونیست ها و طبقه ی کارگر تلف شوند، بهتر است همین الان به صف مردم خشمگین بپیوندند و کسانی که اسلحه دارند و از این نظام بیزارند، ان را علیه حاکمین و جنایتکاران تروریست و خون اشام اسلامی به کار بگیرند. اخوند ها را باید گرفت و با همان عبای اخوندیشان به دار اویخت و پاسدار و بسیجی و مزدور و اطلاعاتی و لباس شخصی را شناسایی و تیرباران کرد. از کشتن هیچ جنایتکار اسلامی نباید دست نگه داشت. این موش کور بلاخره از زیر زمین بیرون خواهد امد. انقلاب طبقه ی کارگر نیروهای مرتجع سلطنت طلب، اسهال طلب، اسلامی لیبرال، چپ لیبرال و ضد انقلاب فرانکفورتی، سوسیال دمکرات میهنی، سوسیال فاشیست، مشروطه خواه و ناسیونالیسم ملی و قومی را برای همیشه به زباله دان تاریخ خواهند انداخت و هویت انسانی را به انسان ها خواهد بخشید. سازمان ها و فرقه های فاشیستی اسلامی و جنایتکار مزدور همه ی دولت های امپریالیستی مثل سازمان مجاهدین اگر جرات داشته باشند در بین مردم حضور پیدا کنند، به سرنوشت سران جمهوری اسلامی گرفتار خواهند امد. بهتر است فاشیست های اسلامی چکمه لیس امپریالیسم و فاشیسم اروپایی، مثل مجاهدین، سلطنت طلب های طرفدار کره ی محمد رضا شاه، سکولار دمکرات های فاشیست ایرانی و دار و دسته ی سایت استکهلمیان و دیگر نئونازی های ایرانی خارج کشور در اوضاع انقلابی از سفر به ایران و ایجاد مزاحمت برای توده ی مردم دست نگه دارند، وگرنه مردم خشمگین انان را لت و پار خواهند کرد و در کنار سران جمهوری اسلامی دفنشان می کنند، مردمی که چیزی به جزیک گلوله برای از دست دادن ندارند.

جمهوری اسلامی دیگر هیچ جایگاهی در میان مردم ندارد و دیر یا زود سرنگون می شود. در این شکی ندارم که سران جمهوری اسلامی در میادین شهرها توسط مردم خشمگین تیرباران انقلابی می شوند و من به شخصه جلو هیچ انسان خشمگینی که از دست این نظام ملعون به ستوه امده است را نخواهم گرفت و اگر شخصا هم این تروریست های خون اشام فاشیست اسلامی را تیرباران نکنم که می کنم، به هیچ وجه ممانعتی برای کسی که این ملعون ها را می کشد، ایجاد نمی کنم.
مراکز تروریستی و جاسوسی را در خارج کشور را باید اشغال کرد و اراذل و اوباش موسوم به سفیر و کارمندان سفارتخانه ها و کنسول گری ها، که همچون الاغ ولگرد در خارج کشور مشغول چریدن وسط جوی اب هستند را باید با افسار محکم و زنجیر به یک تیر برق بست

مرگ بر جمهوری اسلامی
زنده باد مبارزه مسلحانه
زنده باد سوسیالیسم

اترك تعليقًا

إملأ الحقول أدناه بالمعلومات المناسبة أو إضغط على إحدى الأيقونات لتسجيل الدخول:

شعار ووردبريس.كوم

أنت تعلق بإستخدام حساب WordPress.com. تسجيل خروج   /  تغيير )

Facebook photo

أنت تعلق بإستخدام حساب Facebook. تسجيل خروج   /  تغيير )

Connecting to %s