بیانیه ی هسته ی مرکزی گفتمان رادیکال در مورد فساد در جنبش کارگری ایران

جمع اوری پول به اسم کلیه و صرف ان برای مخارج شخصی

این بیانیه توسط رفقای داخل و خارج کشور نوشته شده است.

سوءاستفاده از بیماری برای کلاه برداری

محمود صالحی برابر اظهارات خود ومدارک پزشکی مشکل کلیه هایش ارثی است وهیچ ربطی به زندان وشکنجه ندارد. حتی پسرش سیامند کلیه هایش از بچه گی تابه حال مشکل داره و دارو مصرف میکند. پدر و پسر به مشکل بیماری کلیه مبتلا هستند با ناراحتی کلیه سیامند صالحی کاملا این واقعیت را نشان می دهد که مریضی کلیه ارثی است وهیچ ربطی به زندان وشکنجه ندارد و اما فرصت طلبی محمود وخانواده اش در برخورد به کارگران وفعالین کارگری داخل وخارج کشور این بود و هست که انها اطلاعات غلط به کارگران وزحمتکشان وحتی مردم عادی دادند و گفتند که محمود زیر شکنجه کلیه هایش را از دست داده است. این دروغی بیش نیست. آنچه محمود صالحی زیر نام زندانی طولانی مدت با ان پزش را می دهد، زندانی شدن از سال ۱۳۶۴ت ۱۳۶۷، است، که در آن سه سالی که در زندان بوده جرم سیاسی نداشته ودر این بخش از نوشته از پرداختن با جزئیات ان صرفنظر می‌کنیم و دربخشهای دیگر اگه لازم دانستم به آنهم می پردازیم. محمود صالحی تنها از دهه ی هشتاد بود که به جرم فعالیت های کارگری دستیگر شده است و درسال ۱۳۸۶برای گزراندن یکسال زندان تعزیری در زندان سنندج دوران محکومیتش را سپری کرد. بعد از پایان دوران محکومیتش و بعد از حکم آزاد شدن، از ازادی ایشان توسط دادستانی جلوگیری شد. لازم به ذکر است که در اوایل زندانی شدن ایشان کمیته دفاع از محمود صالحی تشکیل شده بود، کمیته یی که با جدیت ایشان را هم از لحاظ مالی وهم برای جلوگیری از ادامه زندان و غیره ساپورت میکرد. این همبستگی در تاریخ جنبش کارگری بی نظیر بود. کمیته دفاع از محمود صالحی فراخوانی جهت تجمع در جلو زندان مرکزی سنندج داد، که ۲۵۰ نفر از فعالین کارگری از سراسر ایران به فراخوان کمیته دفاع از محمود صالحی جواب مثبت دادند و در روز اول جلو زندان مرکزی سنندج تجمع کردند که تجمع بعداز پایان وقت اداری پایان یافت. در روز دوم تجمع که به جلو دادگستری سنندج منتقل شد وهمه جلو دادگستری علیرغم حضور نیروهای امنیتی به تجمع خود ادامه دادند، درساعت ده نیم صبح نجیبه صالحزاده همسر محمود به دادستانی برده شد وبعد ازچند دقیقه بیرون آمد و رو به تجمع کننده گان گفت: :برید تجمع راخاتمه دهید! آقای دادستان قول داده که بعداز تجمع محمود را آزاد کند.” گفته های همسر محمود منجر به واکنش تعداد زیادی از تجمع کننده گان شد. به دنبال ان، تجمع کنندگان محل را ترک کردند و مشاهده کردیم که بعد از چند روز محمود را آزاد کردند، در آن زمان محمود صالحی بعد از ازادی مورد استقبال جدی قرار گرفت وچندین شب با پولی که از کارگران گرفته بود نهار و شام چند صدنفری میداد و تا از پاسی از شب تیپ موسیقی وپای کوبی بود. بعد یکماه از آزادیش توسط خانوادی ایشان فراخوانی روبه فعالین کارگری و مردم زحمتکش داده شد که محمود صالحی کلیه هایش را از دست داده و نیاز به کلیه دارد و به هر طریق ممکن باید برای او کلیه جور کنیم. کلیه ی اهدایی یا پولی باید در اولین فرصت برای محمود جور شود. در ان هنگام حتی توسط دوستانش، کسانی که امروز با محمود مرزبندی جدی دارند، مصاحبه هایی انجام گرفت و اعلام شد که محمود صالحی نیاز به کمک مالی دارد. در فاصله ی کوتاهی کمکها سرازیر شد وپول زیادی توسط چندین شماره حساب واریز شد. درهمان موقع که خانواده صالحی دنبال کلیه بودند و از مردم می خواستند که به انان از هر طریق ممکن کمک کنند، تا کلیه جور کنند، عباس فرد وبهمن شفیق سر یک مساله نقدهای زیادی را مطرح کردند و به شکلی مرموزانه به محمود صالحی و دیگران هم حمله کرند. همان موقع محمود صالحی مثل امروز فرصت طلبانه سکوت کرد و چیزی نگفت. از زمانی که پولها سرازیر شدند تا امروز بیش از هفت هشت سال می گذرد و محمود صالحی بعد از دریافت پول های هنگفت نه کلیه یی خریده است و نه پول ها را به کمیته ی هماهنگی داده و نه توضیحی در این زمینه داده است و هر نوع پیگیری فعالین کمیته ی هماهنگی را رد کرده است.

لازم به ذکر است بعداز مدتی از دریافت پول کارگران برای خریدن کلیه، به جای خرید کلیه با این پول ها برای پسرش سامرند زن گرفت، با پول کارگران زحمتکش پسرش را به جزیره کیش جهت ماه عسل فرستاد و درسالگرد ازدواج سامرند درتالار شادی شهرستان سقز جشن سالگرد ازدواجش را با حضور صدها نفر گرفت.

هسته ی مرکزی گفتمان رادیکال

اترك تعليقًا

إملأ الحقول أدناه بالمعلومات المناسبة أو إضغط على إحدى الأيقونات لتسجيل الدخول:

شعار ووردبريس.كوم

أنت تعلق بإستخدام حساب WordPress.com. تسجيل خروج   /  تغيير )

Facebook photo

أنت تعلق بإستخدام حساب Facebook. تسجيل خروج   /  تغيير )

Connecting to %s