باید در کنگره های بورژوایی و جلسات این جانوران خوک صفت بازیچه ی دست دولت های خونخوار و تروریست امپریالیست شرکت کرد، تا به ماهییت خبیث این انگل های خونخوار جانی پی برد. بورژوازی از یک طرف برای پیشبرد منافع اقتصادی اش از رد شدن از روی جنازه ی کودکان در مرزهای کشورهای دیگر حذر نمی کند و ابایی ندارد و از طرف دیگر سازمان های انگل و ان جی او های فراوانی برای رومانتیزه کردن جنایات خود و انحراف افکار توده ها درست کرده است. این پاسیفست هایی که در سازمان ملل اغلب به شکل سیستماتیک بازیچه ی دست تروریسم بین المللی ناتو هستند و در طویله ی سازمان ملل که اغلب گاوها و خوک ها به این طویله راه پیدا کرده و می کنند، حضور پیدا می کنند، در خدمت پروژه های ارتجاعی الترناتیوسازی امپریالیسم برای دیگر کشورها هستند. همین پفیوزهایی که مسائل طبقاتی و اختلاف طبقاتی را به اختلافات قومی و قبیله یی بین “ملت ها”، اقوام و اقلیت و اکثریت تخفیف می دهند و راسیسم و کشمکش های قومی و ملی را بازتولید می کنند و در مقر سازمان ملل، دمکراسی بورژوایی را نشخوار و تمرین دمکراسی می کنند، همین ملعون های پاسیفیست فردای هر تحولی توسط بورژوازی جهانی به الترناتیو و کاریزما تبدیل خواهند شد. همین آشغال ها که امروز هر نوع مبارزه ی اکتیو برای سرنگونی دولت ها و هر نوع رادیکالیسم را رد کرده و استفراغ پاسیفیستی می کنند، در فردای تحولات سیاسی همچون خمینی ازشان کاریزما ساخته می شود و عنوان رهبران جامعه، به مردم تحمیل می شوند. همین کثافت های نفرین شده و همین دشمنان طبقه ی کارگر که امروز ادعای مالتی کالچرالیسم، دیورسیتی قومی و مذهبی و غیره می کنند، در وجودشان یک اژدهای خونخوار خوابیده است، که مثل هیتلر خون دیگران را می مکد.
تحت هیچ شرایطی نباید گول این خونخوارهای پاسیفیست و الترناتیوهای بورژوایی و مرتجع که از سفسطه ی پست مدرنیسم و پوپولیسم در گفتمان و رومانتیزه کردن سیاست و موسساتی کردن قیام توده های به ستوه آمده، در قالب ان جی او های خودفروش و انگل دفاع می کنند، را خورد.
این جانیان تنها و تنها در تلاش اند تا تصویر “مثبت” و “عقلانی” در کنار تصاویر واقعی ایی که ما از دولت های بورژوایی داریم، ارائه دهند. دولت چیزی جز ابزار طبقه ی بورژوایی برای سرکوب طبقات تحت ستم در نظام سرمایه داری نیست.
زبان دیپلماتیک و چرب زبانی دمکراتیک دقیقا چکمه لیسی و دورویی و ریاکاری های بین خانوادگی و عشیره یی است، که در بعد بزرگتر در گفتمان بین دولت ها بازتولید می شوند و اسم “محترمانه” ی دیپلماسی هم برایش انتخاب کرده اند.
من برای دشمنانم احترام قایل نیستم و زبان دیپلماتیک هم علیه انان و در نقد انان به کار نمی گیرم.
من تا نابودی دشمنانم مبارزه خواهم کرد، راه دیگری هم سراغ ندارم.
حسن معارفی پور