حزب کمونیست کارگری ایران بیانیه یی به مناسبت مرگ محمد جراحی صادر کرده است که در این بیانیه محمد جراحی این فعال کارگری که چند روز پیش دنیا بعد از سال ها مبارزه ی بی امان هم طبقه یی هایش را تنها گذاشت و برای همیشه چشم از جهان فرو بست، را به عنوان “کادر” حزب کمونیست کارگری معرفی کرده است. قبل از هر چیز ما لازم می دانیم اعلام کنیم که عضویت فعالین کارگری در احزاب سیاسی چپ و کمونیست و حتی توده ییست پدیده ی جدیدی نیست و هر گونه فعالیت سیاسی جدی برای تغییر وضع موجود به تحزب کمونیستی طبقه ی کارگری برای دگرگونی وضع موجود و سرکوب سرکوبگران در یک پروسه ی انقلابی و قهرامیز گره خورده است، اما حزب کمونیست کارگری ایران، نه حزبی است که برای به دست گرفتن قدرت سیاسی در پروسه ی انقلابی و سوسیالیستی تلاش می کند، نه کمونیست است و نه کوچکترین ربطی به منافع طبقه ی کارگر در ایران و جهان دارد. برای اثبات این ادعا چند نمونه از مواضع این جریان از گذشته تا امروز به صورت مختصر می اورم.
حزب کمونیست کارگری در دورانی که منصور حکمت هنوز زنده بود، تحت تاثیر 18 تیر 78، شدیدا به پوپولیسم چرخش پیدا کرد و مجذوب جنبش همه باهم “سرنگونی” شد! حزب کمونیست کارگری در دوران جنبش سبز به پرچمدار این جنبش ارتجاعی در خارج کشور تبدیل شد و ان را انقلاب “انسانی” خواند. این در تئوری مارکسیسم “تجدید نظر” ارتجاعی کرد و انقلاب انسانی را جایگزین انقلاب کارگری و سوسیالیستی کرد و هر نوع درک طبقاتی از اوضاع سیاسی و تحولات اجتماعی، انقلاب و قیام را کنار گذاشت. حزب کمونیست کارگری به همان سبک هخا هر روز به مردم بیانیه می داد، که بعد از تماشای فوتبال و مراسم اول ماه می و غیره جمهوری اسلامی را سرنگون کنند و هر بار اطلاعیه و فراخوان هایش به سنگ سخت می خورد! حزب کمونیست کارگری شورش های قومی در آذربایجان و لرستان و اهواز را در اعتراض به جوک های راسیستی رسانه های دولتی را انقلاب می خواند و به هر چیزی برچسپ انقلاب می زند. اعضای رهبری حزب کمونیست کارگری در ائتلاف جریانات و احزاب سلطنت طلب “سکولار-دمکرات” مرتجع و راسیست شرکت کرد و با افتخار در بوق و کرنا کرد!
حزب کمونیست کارگری راهی را می رود که سال های سال است سازمان ارتجاعی مجاهدین می رود. حزب کمونیست کارگری ایران در خارج کشور و به ویژه در المان از طریق دکانی که درست کرده و زیر نام این دکان “اکس مسلم” با راست های افراطی و فاشیست های المانی موازی حرکت می کند و چند سالی است که رسانه های فاشیستی و راسیستی در المان از خزعبلات اکس مسلم به عنوان یک چاشنی برای تبلیغات راسیستی و مسلمان ستیزانه شان استفاده کرده و می کنند و کار به جایی رسید که خانم مینا احدی نماینده ی اکس مسلم به زبان المانی بیانیه یی منتشر کرد و اعتراض کرد که جریانات راست بیش از این اجازه ندارند از نوشته های ایشان برای تبلیغات راسیستی خود بهره بگیرند.
حزب کمونیست کارگری نقدش به مذهب یک نقد آتئیستی است و از نقد لیبرال ترین لیبرال ها هم راست تر است. نقدی اولوسیونیستی و پوزیتویستی است و این حزب با سایه ها می جنگد، به جای اینکه نقد ماتریالیستی و مارکسیستی مذهب، یعنی نقد مذهب به عنوان یک نهاد که در شکل دادن به جهان نابرابر نقش برجسته یی دارد، را به پیش ببرد مشغول شمشیر کشیدن بر روی سایه هاست.
حزب کمونیست کارگری سال هاست در پوپولیسم غرق شده است و به هر طناب پوسیده یی برای پیدا کردن جایگاه اجتماعی، در ایران اویزان می شود و هر جنبش ولو ارتجاعی ایی را انقلابی می خواند. حزب کمونیست کارگری از جنگ در سوریه دفاع کرد و برای جنگ در ایران و تکرار فجایع جنگی در سوریه لحظه شماری می کرد. حزب کمونیست کارگری البته در شهید خوری و اپورتونیسم دست مجاهدین را از پشت بسته است. حزب کمونیست کارگری اهل کار جدی و کمونیستی نیست. یک قهوه خانه یی است که آدم ها دور هم جمع می شوند و نوروز را جشن می گیرند و سفره ی هفت سین می گذارند و در فستیوال “واژن” شرکت می کند و علیرغم اینکه می خواهد فرمتی “مدرن” از خود نشان دهد، در عمل جریانی شدیدا عقب مانده و راست است.
سازمان مجاهدین خلق سال های سال کودکانی که در شکم مادرشان، مادرانی که در ایران از خانواده های مجاهد بودند و توسط رژیم ترور می شدند، را به عنوان شهید مجاهد معرفی می کرد و امروز حزب کمونیست کارگری ایران همچون لاشخوری به سبک مجاهدین بر جنازه ی محمد جراحی نشسته است و مشغول جمع اوری اتوریته از طریق لاش خوری و شهید خوری است. محمد جراحی متاسفانه دیگر در میان نیست که از خودش دفاع کند و اعلام کند که ایا او در حزب کمونیست کارگری عضویت داشته یا نداشته است.
یک حزب سیاسی جدی کمونیستی، حزبی است که سازماندهی و فعالیت کمونیستی می کند تا چیزی را به نفع بهتر شدن وضعیت زندگی توده ها انجام دهد، اما حزب کمونیست کارگری فعالیت سیاسی می کند که اخبار ان را در اینترنت و رسانه هایش منتشر کند و به شکلی اپورتونیستی و خرده بورژوایی با ان دکانش را اراسته کند.
ما این نوع فعالیت اپورتونیستی را نه تنها جدی نمی گیریم، بلکه باعث تنگ تر کردن حلقه ی فعالیت سیاسی برای فعالین سیاسی از جانب رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی می دانیم. جمهوری اسلامی سال های سال است که در تلاش است با محمود صالحی به عنوان فعال وابسته به کومه له از فعالیت های جدی اجتماعی و کارگری باز دارد، اما تاکنون مدرکی در این زمینه به دست نیاورده است و نتوانسته است فعالیت اجتماعی و سیاسی او را زیر نام فعالیت حزبی ممنوع کند. حزب کمونیست کارگری با این اقدام سکتاریستی دقیقا خلاف منافع طبقه ی کارگر ایران، هماهنگی و اتحاد طبقاتی این طبقه، طبقه یی که شد که زیر ضرب سرکوب و توحش و بربریسم جمهوری اسلامی است، عمل می کند.
ما از تحزب کمونیستی و تلاش برای به هم پیوستن اتحادیه های کارگری در ایران و سراسر جهان در قالب جریانات کمونیستی و رادیکال، دفاع می کنیم و معتقدیم که تنها از طریق حزب سیاسی پیشتاز و کمونیستی است که در مقاطع سرنوشت ساز تاریخی می توان قدرت سیاسی را به نفع طبقه ی کارگر دست به دست کرد، اما حزب کمونیست کارگری را به دلایلی که در این بیانیه امده نه کمونیستی و نه انقلابی می دانیم و نه این حزب را جریانی مناسب برای سازماندهی دهی طبقه ی کارگر می دانیم. حزب کمونیست کارگری یک جریان اپورتونیستی و اکسیونیستی است که هدفش از فعالیت سیاسی، پیشبرد امر مبارزه ی طبقاتی نیست، بلکه زدن مهر سازمانی خود به حرکات اکسیونیستی و شهید خوری است.
زنده باد اتحاد طبقاتی طبقه ی کارگر برای انقلاب کارگری و سوسیالیسم
هسته ی مرکزی صفحه ی گفتمان رادیکال